محل تبلیغات شما

گر به تو افتدم نظر ، چهره به چهره رو به رو 

شرح دهم غم تو را ، نکته به نکته مو به مو

چشمهایت حکایت آمدنی بود که سالها به انتظارش در آن شب بارانی بودم ، شبی که باران اشک سیلی از شوق دیدار را با خودش آورد و غم تلمبار شده ی هجرانت را با خود برد.

دیشب که خوابم پر از نور رخ مهتاب شده بود، من بودم و بغض نشکفته ای که حرفها با تو داشت اما نمیدانم چرا غم از دل برود ، چون تو بیایی » اما یه چیزی که خیلی دل آشفته ام رو مطمئن کرد به وعده ی روز وصال، بارون نقل و‌نباتی بود که از لبهات به روی کویر تشنه ی دلم می بارید و من مومن ترین مرد روی زمین‌ شدم به این بیت: 

تا ز معشوق نباشد کششی

کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد

 

گر به تو افتدم نظر

در هوای خانه ی تو

چشمهایی پر از حرف

تو ,، ,ی ,غم ,نکته ,روی ,گر به ,را با ,افتدم نظر ,بود که ,تو افتدم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سنگ مرمریت گندمک شیراز